ieplus



تعلق سازماني

یکی از مدیران آمریکایی که مدتی برای گذراندنیک دوره آموزشی به ژاپن رفته بود، تعریفميكرد که: روزی از خیابانی که چند ماشین در دو طرف آن پارک شده بود می گذشتم. رفتار جواني نظرم را جلب کرد.

او با جدیتي خاص مشغول.

یکی از مدیران آمریکایی که مدتی برای گذراندنیک دوره آموزشی به ژاپن رفته بود، تعریفميكرد که: روزی از خیابانی که چند ماشین در دو طرف آن پارک شده بود می گذشتم. رفتار جواني نظرم را جلب کرد.

او با جدیتي خاص مشغول تمیز کردن یک ماشین بود. بی اختیار ایستادم. مشاهده فردی که این چنین در حفظ و تمیزی ماشین خود می کوشيد مرا مجذوب کرده بود.

مرد جوان پس از تمیز کردن ماشین و تنظیم آیینه های بغل، راهش را گرفت و رفت چند متر آن طرف تر، در ایستگاه اتوبوس منتظر ایستاد. رفتار وی گیجم کرد.به او نزدیک شدم و پرسیدم: <<مگر آن ماشینی را که تمیز کردید متعلق به شما نبود؟>>نگاهی به من انداخت و با لبخندی گفت:

<<من کارگر کارخانه ای هستم که آن ماشین از تولیدات آن است.

دلم نمی خواهد اتومبیلی را که ما ساخته ایم کثیف و نامرتب جلوه کند.>>


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

برترین های 98 بلاگی برای سن فایل acc22 تو بهترین خرید رو از ما داشته باش درگاه رسمی اطلاع رسانی فعّالیّـت های علمی پژوهشی دکتر رضا دادگر خانه خیرین استان مرکزی سایت وان ایکس بت | داستان های پندآموز.داستان قرآنی.داستان مذهبی.داستان های کوتاه جذاب و خواندنی،داستان.داستان واقعی عزیزمی eshgham-saman